تحولات منطقه

حضرت خدیجه‏(س) که از زنان نامدار و ثروتمند قریش بود، پانزده سال قبل از بعثت با پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. این بانوی بزرگوار اولین فردی بود که به رسالت پیامبر ایمان آورد و با تمام توان و ثروت خود به یاری دین اسلام برخاست. وجود حضرت خدیجه برای پیامبر اسلام به قدری اهمیت داشت که پیامبر اکرم(ص) رحلت این بانوی بزرگ را مصیبتی عظیم خواند و سال رحلت حضرت خدیجه و حامی بزرگ دیگر خود یعنی حضرت ابوطالب را عام الحزن یعنی سال اندوه نامید.

خدیجه(س)، حامی رسالت
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

قدس آنلاین؛ به مناسبت دهم ماه مبارک رمضان، سالگرد وفات حضرت خدیجه(س) در گفت‌وگویی مبسوط با حجت‌الاسلام دکتر ابراهیم قاسمی، پژوهشگر و محقق و نویسندة کتاب «خدیجه، مروارید حجاز» به ابعاد زندگی آن حضرت پرداختیم. با ما همراه باشید:

 

*چه خصلت و نشانههایی در حضرت خدیجه(س) باعث شد تا همتای واقعی برای حضرت محمد(ص) باشد؟

مطالعه تاریخ زندگی حضرت خدیجه(س) نشان می‌دهد که ایشان هم در دوران جاهلیت و هم بعد از بعثت خاتم‌الانبیاء(ص) دارای فضائل اخلاقی و کمالات معنوی بوده است. او در جامعة خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تأثیر به‌سزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشته است. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، دور اندیشی و درایت، توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی، صبر و استقامت، از جمله فضیلت‌های پسنده‌ایست که صفحات تاریخ این زن نمونه را نشان می‌دهد. به همین جهت آن بانوی یگانه در میان زنان رسول خدا(ص) شرایط هم‌کفو بودن را احراز نمود و یک همتای واقعی برای حضرت محمد(ص) بود. عدم ازدواج مجدد پیامبراکرم(ص) در زمان حیات حضرت خدیجه‌ی کبری(س) نشانگر جاذبه‌های معنوی و فضائل اخلاقی بی‌شمار در وجود آن حضرت(س) است، که بدون تردید برخورداری از آن صفات، نقش مهم و اساسی در زندگی رسول خدا(ص) داشته است. از این رو پیامبراکرم(ص) این بانوی تربیت یافته را از برترین زنان بهشتی شمرده و می‌فرمایند: «أفضل نساء أهل الجنّة خدیجة(س) بنت خویلد و فاطمة بنت محمد(س) و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم امرأة فرعون» بهترین زنان اهل بهشت عبارت‌اند از: خدیجه(س) دختر خویلد و فاطمه(س) دختر محمد(ص) و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم زن فرعون.

یا می‌توان به حضرت خدیجه(س) لقب حامی رسالت را داد؟ به چه علت؟

بله. ایمان هر انسانی با ذکر زبانی و شهادت قلبی به یگانگی پروردگار کامل نمی‌شود؛ بلکه باید در این راه سختی‌ها و مشکلات فراوانی را تحمل کند و حتی جان خود را در این راه به طبق اخلاص گزارد. حضرت خدیجه(س) زمانی به رسالت رسول خدا(ص) ایمان آورده بود که پروردگار به رسول‌اش فرمان داد که رسالت خود را به صورت عمومی اعلام نماید. این مرحله، سخت‌ترین و گاه دردناک‌ترین مراحل برای پیامبر(ص) و خانوادة اوست. در این دوره، خصوصاً سال‌های آغازین آن، حضرت خدیجه(س) و حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)به شدت تحت فشار قرار داشتند و گاه خطر کشته شدن پیامبر(ص) را نیز مشاهده می‌کردند.

یکی از حوادث این دوره که در راستای حمایت حضرت خدیجه(س) و حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) از پیامبر(ص) قابل مطالعه است، موضوعی است که در منابع تاریخی نقل شده است:

«در ایام حج روزی پیامبر(ص) به بالای کوه صفا رفتند و با صدای بلند به مردم خطاب نمودند: «ای مردم ! من رسول پروردگار هستم». آن‌گاه به کوه مروه رفتند و باز سه بار مطلب خود را با صدای بلند به گوش مردم رساندند؛ اما جاهلان عرب هر یک سنگی برداشته و در پی حضرت(ص) روان شدند. ابوجهل نیز سنگی برداشت و روان شد. او سنگ را چنان پرتاب کرد که به پیشانی حضرت(ص) خورد. خون بر صورت رسول خدا(ص) جاری شد. پیامبر(ص) به کوه ابوقبیس رفت و مشرکان نیز در پی او روانه شدند. در این بین شخصی خود را به نزد حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) رساند و گفت : «پیامبر را کشتند» حضرت(ص) گریستند و با شتاب خود را به حضرت خدیجه(س) رساندند و او را از این خبر وحشتناک مطلع کردند. حضرت خدیجه(س) نیز به شدت غمگین و منقلب شد؛ چنان‌که نتوانست بر خود مسلط شود و اشک بر گونه‌هایش جاری گشت» . ( تاریخ طبری ، محمد بن جریر طبری ، جلد ۲، صفحه ۲۰۸ )

به این ترتیب هر دو برای رساندن خود به پیامبر(ص) تمام مکان‌ها را جست و جو کردند، در این هنگام جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و فرمود: «از گریه حضرت خدیجه(س) ، ملائکه به گریه در آمدند. او را بخواه و سلام به او برسان و بگو، خدا به تو سلام می‌رساند و او را به خانه‌ای در بهشت که از نور زینت داده شده است ، بشارت ده». حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س) که همچنان در پی پیامبر(ص) بودند؛ سرانجام آن حضرت (ص)  را با صورتی خونین یافتند و به خانه آوردند. اما قریش که مطلع شدند، پیامبر(ص)  با کمک حضرت علی(ع) و خدیجه(س) به خانه منتقل شده، در پی آن‌ها روانه شدند. آنان به خانة حضرت خدیجه(س) رفتند و شروع به سنگ‌پرانی به خانه کردند. حضرت خدیجه(س) ناچار از خانه بیرون آمد و فرمود: «آیا شرم نمی‌کنید که خانة زنی را که نجیب‌ترین قوم شماست، سنگ باران می‌کنید؟ آیا از خدا نمی‌ترسید؟»

بعد از سخن حضرت خدیجه(س) مردم پراکنده شدند. رسول خدا(ص) هم در این هنگام پیام جبرئیل را به وی رساندند و حضرت خدیجه(س) در جواب فرمود: «إنّ الله هو السلام ومنه السلام وعلی جبرئیل السلام و علیک یا رسول الله السلام ورحمة الله وبرکاته ... وعلی من سمع السلام إلّا الشیطان» . همانا خداوند، سلام است و سلامتی از سوی اوست و بر حضرت جبرئیل سلام و بر تو ای رسول خدا(ص) سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد... و بر کسی که این سلام را می‌شنود مگر شیطان.» ( فتح الباری ، ابن حجر عسقلانی ، جلد ۷، صفحه ۱۰۵)

از مصادیق مجاهدت حضرت خدیجه(س) می‌توان به موضوع پذیرش اسلام در سال‌های جهل و گمراهی و نیز تقیه شدید در شرایط خوفناک و وحشتناک آن عصر اشاره کرد. میزان خطرات پذیرش اسلام در آن دوره به حدی بود که حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «پیامبر خدا(ص) پنج سال در مکه به طور پنهانی می‌زیستند؛ حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س) با ایشان(ص)  بودند و اسلام خود را پنهان و به شدت تقیه می‌کردند».

*چرا ایشان ملقب به سیده نساء قریش بودند؟

از بالاترین فضایل حضرت خدیجه کبری(س) این است که از اندیشه بلند و فکر عمیق و بصیرت ژرف برخوردار بود؛ مخصوصاً عقل عملی او در اوج خود قرار داشت. این امر را می‌توان از انتخاب پیامبر اکرم(ص) به عنوان شوهر آینده و شایسته خود از بین تمام خواستگاران ثروتمند و تاجر فهمید. حضرت خدیجه(س) از دوران طفولیت تجربیات گران‌سنگی اندوخته بود. او با ترتیب دادن کاروان‌های تجارتی به کسب درآمد می‌پرداخت و با مدیریت قوی و به دور از رباخواری که رسم زمانه بود به تجارتی سالم روی آورده بود.

هر چند مدیریت قوی و درایت بی‌نظیر ایشان(س) در تجارت، مقوله‌ای مهم است؛ اما تابناک‌ترین صفحات زندگی او زمانی شکل می‌گیرد که با وجود زیبایی ظاهر و برخورداری از تمام صفات عالی، هرگز در جامعة فاسد آن روز خود را نباخت و به چنان درجه‌ای از کمال رسید که به وی لقب«طاهره» دادند. او از یاری فقرا روی برنمی‌تافت و خانه‌اش مأمن و محل پناه بی‌سرپرست‌ها و نیازمندان بود. کرم و سخاوت، دوراندیشی و درایت و عفت و پاکدامنی از وی بانویی پارسا ساخت و لقب «سیدة نساء قریش» که در آن زمان به وی داده شد، از عمق نفوذ اجتماعی و نهایت احترام مردم به وی پرده برمی‌دارد.

*مهم‌ترین ویژگی حضرت خدیجه(س) نسبت به پیامبر(ص) چه بود؟

مهم‌ترین ویژگی حضرت خدیجه(س) نسبت به پیامبر(ص)، درک ارزش‌های واقعی او در برابر فریبندگی‌های ظاهری و دنیوی بود. او معنای کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون توانست آن را فقط در وجود پیامبر اکرم(ص) بیابد، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند. او در این راه علاوه بر اموال خود از موقعیت اجتماعی‌اش نیز گذشت. حضرت خدیجه(س) برای درک این کمال واقعی، قالب‌های جاهلی را شکست و بهایی سنگین از جمله قطع رابطه با زنان قبیله، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه(س) را به جان خرید.

حضرت خدیجه(س) همان‌طور که اشاره شد این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، این گونه با پیامبر(ص) مطرح کرد: ای پسر عمو! من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانت‌داری، خوش‌خلقی و راستگویی‌ات به تو تمایل پیدا کردم.

این نوع نگرش و رفتار، در جامعه‌ای که عموم توده‌ها بر اساس ظواهر و زرق و برق‌های دنیوی روابط خود را پایه‌ریزی می‌کنند، نمی‌توانست بدون پی‌آمدهای تلخ و ناگوار باشد، لذا به فاصله‌ای اندک از پخش خبر ازدواج وی با امین قریش، گروهی از زنان به عیب‌جویی از وی روی آوردند و در محافل خود او را سرزنش کردند.

*حضرت خدیجه (س) چطور می‌تواند الگویی برای مادران و بالاتر از آن، برای همگان باشد؟

بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطی و وراثتی در پرورش و رشد شخصیت کودک نقش به‌سزایی دارد. حضرت خدیجه(س) علاوه بر این که در قرآن به عنوان مادر روحانی تمام مؤمنین معرفی شده است، به عنوان مادری شایسته و با ایمان در دامن خویش حضرت فاطمه(س)، دختری که رهبری اسلام بعد از پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) از نسل او پدید آمده و ادامه خواهد یافت را تربیت نمود.

مهرورزی و محبت به کودکان و رفع نیازهای معنوی و عاطفی فرزندان، یکی دیگر از اصول تربیتی اسلام می‌باشد. حضرت خدیجه(س) به عنوان یک مادر دلسوز و مربی آگاه در این مورد حساسیت ویژه‌ای داشت. زنان بزرگ نه تنها الگو و اسوه برای زنان می‌باشند، بلکه مثال و نمونه برای کل جامعه می‌باشند. در همین راستا بیان فضائل و مقامات حضرت خدیجه(س) می‌تواند برای تمام جامعة اسلامی راهگشا باشد و الگوی زیبایی برای جامعة ایمانی قرار گیرد؛ زیرا به گواه پیامبر اکرم(ص)، حضرت خدیجه(س) از کامل‌ترین زنان و بهترین الگوهایی است که فضائل و مقامات او به حد کمال رسیده است. 

*روش های تکریم شوهر و همسرداری حضرت خدیجه (س) چگونه بود؟

حضرت خدیجه(س) در ترویج آیین شوهرداری اسلامی و رعایت حقوق همسر، نهایت تلاش را به عمل می‌آورد. ایشان(س) با شیوه‌های مختلف فضای خانواده را آرام نگاه می‌داشت و امنیت روحی و روانی را برای شوهر و فرزندان برقرار و زمینه را برای رشد فضائل اخلاقی فراهم می‌آورد. در اینجا به برخی از روش‌های تکریم شوهر و همسرداری حضرت خدیجه (س) اشاره می‌کنیم:

الف. ابراز محبت

حضرت خدیجه(س) در فرصت‌های مناسب به همسر گرامی خویش ابراز علاقه و محبت می‌کرد. او در قالب اشعاری زیبا درباره‌ی پیامبر اکرم(ص)، مکنونات قلبی خویش را چنین ابراز می‌دارد: اگر تمام نعمت‌های دنیا و سلطنت‌های پادشاهان را داشته باشیم و ملک آن‌ها همیشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشه‌ای ارزش ندارد زمانی که چشم من به چشم تو نیافتد.

ب. طرح غیر مستقیم خواسته‌ها

بدون شک هر زنی از شوهر خویش انتظارات و توقعاتی دارد. این درخواست‌های معقول زن اگر در محیطی محبت‌آمیز و همراه با حفظ حریم‌های اخلاقی باشد، امری پسندیده‌تر و جذاب خواهد بود. اگر این خواسته‌ها به صورت غیر مستقیم انجام گیرد، در تحکیم روابط خانوادگی و افزایش محبت، تأثیری فوق‌العاده خواهد داشت. حضرت خدیجه(س) خدمات زیادی را در خانه پیامبر اکرم(ص) انجام دادند و صدمات فراوانی را متحمل شدند. از این رو به صورت طبیعی می‌توانست انتظارات و توقعاتی را نیز از حضرت(ص) داشته باشد، اما او هیچ‌گاه خواسته‌های شخصی خویش را به صورت مستقیم بیان نمی‌کرد؛ بلکه سعی می‌کرد آن‌ها را به عنوان یک پیشنهاد و در کمال ادب و احترام مطرح نماید.

ج. دلجویی و دلداری همسر

خانواده کانون آرامش و راحتی بخش هر انسانی است. مردی که در بیرون خانه با هزاران مشکل و گرفتاری روبروست و گاهی در راه رسیدن به هدف و کسب روزی حلال سخنان ناروا شنیده و لطمات روحی و جسمی زیادی را متحمّل می‌شود، آن شخص انتظار دارد که کسی از وی دلجویی کرده و حرف دلش را شنیده و با کلمات شفابخش و برخوردهای آسایش آفرین مرهم گذار دردهای انباشته در دل او باشد.

حضرت خدیجه(س) چنین همسری برای پیامبر(ص) بود. مشرکان با سخنان توهین‌آمیز و اعمال وقیحانه‌ای، پیامبراکرم‌(ص) را ناراحت می‌کردند و از این ناحیه مشکلات فراوانی را برای رسول خدا(ص) فراهم می‌کردند. اما تمام این مشکلات و ناراحتی‌ها به وسیله‌ی حضرت خدیجه(س) جبران می‌شد. او پیامبر(ص) و مشکلات آن حضرت(ص) را آگاهانه درک می‌کرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت(ص) تلاش می‌نمود و سخنانش را تصدیق می‌کرد و او را از تمام غم‌ها و غصه‌ها می‌رهانید.

*چه عواملی باعث رسیدن حضرت خدیجه(س) به فیوضات الهی شد؟

شکی نیست که ذات پاک حضرت خدیجه(س) و اخلاق و کردار وی باعث رسیدن به موهبات و فیوضات الهی شد. چه موهبتی از این بالاتر که ‌با والاترین و برترین مخلوقات ـ یعنی رسول خدا(ص) ـ هم‌نشین و هم‌خانه شود و در محضر حضرت(ص) خدمت‌گزاری نماید.   

*دلیل نامگذاری عام الحزن چه بود؟

 دهم ماه مبارک رمضان یادآور داغ جانسوز و حادثه جانکاهی است که عصارة هستی، خاتم و افضل پیامبران را به سوگ نشاند. در سال دهم بعثت ، بانوی بزرگ اسلام بعد از ۲۵ سال همراهی و فداکاری در راه پیامبر(ص) با کوله‌باری از رنج‌ها، فداکاری‌ها، گذشت و ایثارها، در سن ۶۵ سالگی چشم از جهان فروبست و شوهرش حضرت محمد(ص) را در میان دشمنان، در فراق جانسوزی تنها گذاشت. این حادثة دردناک بعد از سه روز از وفات ابوطالب(ع) ، حامی دلسوز و فداکار پیامبر(ص) اتفاق افتاد و آن‌چنان حضرت ختمی مرتبت(ص) را متأثر و محزون ساخت که آن سال (دهم بعثت) را «عام الحزن» سال غصه و غم نامگذاری نمود و در میان اندوه فراوان و اشکی چون باران، حضرت خدیجه(س) را در محلی به نام «حُجون» (قبرستان ابوطالب فعلی) به خاک سپرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.